| مهمان گرامی، خوشآمدید! |
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.
|
| کاربران آنلاین |
در حال حاضر 31 کاربر آنلاین وجود دارد. » 0 عضو | 31 مهمان
|
|
|
| تا ته سر رفتن |
|
ارسال کننده: bernabea - 2016/05/26، 03:55 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
قهوه اسپرسو،بوی تند سیگار
رد عطری هرزه،در دماغ گفتار
لاس یک دیوانه،بر لبان فنجان
چشمکی آبستن،از نگاهی بیمار
تن به تن رودر رو،یک قدم تا مقصد
یک وجب تا بوسه،یک بغل تا ایثار
مهملات ایرج،نقطه چین سانسور
سکس بی قافیه،با ردیف اشعار
جو روشنفکری،تن به تن تا تانگو
نت به نت رقصیدن،با نوای گیتار
من و تو...من شاگرد،تو و من...تو استاد!!!
تو لبالب شهوت،من زشهوت بیزار
من و تو میرفتیم،تا ته سر رفتن
بی خیال از چشم...و گوش موش دیوار
|
|
|
| سنتور |
|
ارسال کننده: bernabea - 2016/05/25، 04:26 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
می شنوم نوای سنتور را
صدای آهنگی آشنا می آید
هنگامی که مضراب هایم
بر روی سیم ها یکی یکی
فرود می آید و من هر لحظه
به آن خاطرات
پرواز میکنم
ناگهان مضراب ها می شکنند
و به آسمان می روند
از خواب شیرین بلند می شوم
و این رویای شیرینم پاپان می یابد
پایانی تلخ
تلخ
و تلخ تر از
یک فنجان قهوه اسپرسو...
|
|
|
| لذت مازوخیسم |
|
ارسال کننده: bernabea - 2016/05/24، 04:35 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
مازوخیست زندگی ام تلختر از اسپرسو
به هزار سال آسایش کنار یک دیگری نمی فروشمش
زندگی ام را فروختم به یک نخ سیگار
لعنت به شما و دنیایتان
اینجا از زندگی گفته میشود
که در آسایشش دختری را به مرگ واداشت
مردانگی را به پستی زن هرزه ای کشاند
مادری را از فرط نداشتن به سقط کشاند
و پدری را سخت تر از کویر به رنج متهم کرد...
|
|
|
| خیال |
|
ارسال کننده: bernabea - 2016/05/23، 03:21 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
چشمانی نمناک
کامی تلخ از قهوه اسپرسو
خطوطی ناخوانا ته فنجانی تهی
تو نیستی
من مانده ام و خیال
خیال دوباره آمدنت
کدام فنجان،فال دوباره آمدنت را
آبستن است؟؟؟
|
|
|
|