warning

این انجمن دارای مطالبی در مورد دخانیات و ادوات وابسته به آن می باشد
طبق قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران بازدید کنندگان باید بالای 18 سال باشند

انجمن پیپ ایران فقط برای اعضای قدیمی و ثبت نام شده فعال است و عضو جدید نمی پذیرد
جهت ادامه فعالیت در انجمن سفر و پیپ
tripandpipe.com عضو شوید

warning

اولین بررسی قهوه ایران

فروش دانه قهوه و قهوه جوش

مشاهده سایت

ژورنال سیگار برگ

معرفی انواع سیگار برگ ایرانی و خارجی

مشاهده سایت

وب سایت آموزشی پاسارگاد تاباک

تخصصی ترین مقالات آموزشی

مشاهده سایت

فروش پیپ

معرفی انواع توتون ایرانی و خارجی

مشاهده سایت

مهمان گرامی، خوش‌آمدید!
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.

نام کاربری
  

گذرواژه‌
  





جستجوی انجمن‌ها

(جستجوی پیشرفته)

آمار انجمن
» اعضا: 1,983
» آخرین عضو: [email protected]
» موضوعات انجمن: 3,286
» ارسال‌های انجمن: 4,012

آمار کامل

کاربران آنلاین
در حال حاضر 14 کاربر آنلاین وجود دارد.
» 0 عضو | 14 مهمان

آخرین موضوع‌ها
دوستت دارم
انجمن: شعر قهوه
آخرین ارسال توسط: HERCUL
7 ساعت پیش
» پاسخ: 0
» بازدید: 11
پیپ پشت پیپ
انجمن: شعر پیپ
آخرین ارسال توسط: HERCUL
2025/05/17، 02:08 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 15
در شلوغیِ بی ا...
انجمن: شعر قهوه
آخرین ارسال توسط: HERCUL
2025/05/14، 11:29 AM
» پاسخ: 0
» بازدید: 24
يك پاكت سيگار
انجمن: شعر سیگار
آخرین ارسال توسط: HERCUL
2025/05/13، 01:15 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 26
چشم هايت قهوه ...
انجمن: شعر قهوه
آخرین ارسال توسط: HERCUL
2025/05/12، 07:38 AM
» پاسخ: 0
» بازدید: 41
راز
انجمن: شعر قهوه
آخرین ارسال توسط: HERCUL
2025/05/10، 02:19 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 39
باید یکی باشد ...
انجمن: شعر قهوه
آخرین ارسال توسط: HERCUL
2025/05/07، 01:32 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 50
امسال بهار او�...
انجمن: شعر قهوه
آخرین ارسال توسط: HERCUL
2025/05/05، 04:08 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 50
جا گذاشته ام
انجمن: شعر قهوه
آخرین ارسال توسط: HERCUL
2025/05/04، 06:36 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 61
پیپ هست ،قهوه ...
انجمن: شعر پیپ
آخرین ارسال توسط: HERCUL
2025/05/03، 03:54 PM
» پاسخ: 0
» بازدید: 82

 
  افق های دور
ارسال کننده: HERCUL - 2019/02/03، 05:37 PM - انجمن: شعر پیپ - بدون پاسخ

باورکن پاییز که می آید
همین پیرمردهای تنها روی نیمکت های پارک هم ، پیپ میکشند ، به افق های دور خیره میشوند...

و به اولین عشقشان فکر می کنند
به دختری با موهای طلایی یا گیسوان سیاه
روسری خالدار یا شاید شالی پشمی
به حرفهایی که باید می گفتند
و نامه هایی که هیچ گاه به مقصد نمی رسد...

چاپ این مطلب

  در من ، دیوانه ای جا مانده ...!
ارسال کننده: HERCUL - 2019/02/03، 05:34 PM - انجمن: شعر پیپ - بدون پاسخ

در من ،
دیوانه ای جا مانده ...!

که دست از
دوست داشتنت بر نمی‌دارد !

با تو قدم می‌زند ،
حرف می‌زند ، می‌خندد ...!

شعر می‌خواند ،
قهوه می‌خورد
پیپ میکشد ...!

فقط نمی‌تواند ،
در آغوش بگیردت ...!

به گمانم همین بی آغوشی ،
او را خواهد کشت ...!

چاپ این مطلب

  مانند قبل از تو
ارسال کننده: HERCUL - 2019/02/03، 05:33 PM - انجمن: شعر قهوه - بدون پاسخ

من از آنهایی نیستم که بگویم وقتی نباشی زندگی معنا ندار


بی تو هم میشود زندگی کرد
خیلی ساده و راحت
مانند قبل از تو 
شب ها راحت با خیالت میخوابم
صبح شاداب و خوشحال از اینکه در خوابم بودی بیدار میشوم
صبحانه ام میشود تصویر تو در ته فنجان تلخ ترین قهوه هایم
عصر ها ب پارک میروم ،پیپ میکشم و روی رد پایت قدم میگذارم لذت میبرم
به مهمانی خیالت میروم 
مهمان دعوت میکنم
یادت هر شب به من سر میزند 
شام هم کلافه از زیبایی های زندگیم حرص میخورم
هم خواب شب هایم هم اشک هایم میشود که گونه ام را نوازش میکند تا وقتی آفتاب در آمد بخواب بروم 
ببین زندگی بی تو آنقدر ها هم سخت نیست
اصلا مهم نیست 
زندگیم میگذرد
مثل همیشه ...
تنها نیستم 
خاطرات میایند و میروند
خیالت است
یادت است
پیپم هست
یادت است
فکر نکن زندگی بی تو سخته
بی تو حتی مردن هم راحت است
من از آنها نیستم که بگویم نرو

چاپ این مطلب

  تختخواب های دونفره
ارسال کننده: HERCUL - 2019/02/03، 05:32 PM - انجمن: شعر قهوه - بدون پاسخ

تنهایی اندازه های مختلف دارد
در پارک
اندازه ی جای خالی کسی
که کنارت قدم بزند
در کافه
به اندازه ی فنجان قهوه ای
که روبرویت سرد...
سرداست
و تنهایی در تختخواب های دونفره
به بزرگی تمام دنیاست

چاپ این مطلب

  هر پُک
ارسال کننده: HERCUL - 2019/02/03، 05:31 PM - انجمن: شعر پیپ - بدون پاسخ

هر پُک از پیپ اش فقط خاطرات تلخ اش را فربه تر می کرد
و دود معلق در هوای کافه حسرت ها را پررنگ تر!
بی آن که نه تلخی قهوه اش شیرین شود و نه حسرت هایش؛ رویا!

چاپ این مطلب

  دروغ
ارسال کننده: HERCUL - 2019/02/03، 05:29 PM - انجمن: شعر قهوه - بدون پاسخ

فال قهوه هم
مراعات حالم را ميکند
آمدنت را خبر ميدهد
اما خوب ميدانم
قهوه اي که تلخ باشد
دروغي بيش نيست ...

چاپ این مطلب

  نمی خواهی بیایی ؟
ارسال کننده: HERCUL - 2019/02/03، 05:27 PM - انجمن: شعر سیگار - بدون پاسخ

خیلی وقت است نگاهِ منتظر به آمدنت
لایِ آن در کافه ی همیشگیِ مان
که قول آمدنت را داده بودی
گیر کرده است
سال هاست که من پشتِ آن صندلیِ چوبین
قهوه ام را خورده ام ،
و خیره به صندلیِ خالی ات
با قهوه ی نخورده ات
فالِ قهوه می گیرم
فنجان قهوه ام
پُر از ته سیگار شده است
و دسته گل روی میز پُر از خاکستر
بس است دیگر انتظار
نمی خواهی بیایی ؟

چاپ این مطلب

  هر لحظه تشدید شدی...
ارسال کننده: HERCUL - 2019/02/03، 05:25 PM - انجمن: شعر قهوه - بدون پاسخ

دلم روز هایی را میخواست که باهم بودیم روزهایی که با یک ساعت کافه رفتن و خوردن قهوه تُرک همیشگی مان دیدن چندین بار فیلم تکراری در سینما با دیونه بازی هایی از جنس تو که فقط تو بلدشان بودی سر میشد،
دلم نگاه هایت را میخواست، التماس چشمانت که هرلحظه میگفت بمان...
حالا که نیستی، با پیپ روی لبانم، از مقابل کافه که رد میشوم سعی میکنم نگاهش نکنم، راهم را کج میکنم تا به سینمایی که همیشه با هم می رفتیم  بر نخورم،ولی...


نتوانستم فراموشت کنم،
هر لحظه تشدید شدی...

چاپ این مطلب

  بگذار بگذرد
ارسال کننده: HERCUL - 2019/02/03، 05:24 PM - انجمن: شعر قهوه - بدون پاسخ

بگذار بگذرد
انتظار فصلهاي سياهت
بر چارچوب ساده و خوش باور پنجره
بگذار پشت ميزهاي كسالت
فال قهوه ي تلخ بگيرم مدام،
بر سينه ي مضطربم خواهدماند.،،
رؤياي حلقه هاي گل......

چاپ این مطلب

  چارخانه‌ی پیراهنت
ارسال کننده: HERCUL - 2019/02/03، 05:22 PM - انجمن: شعر سیگار - بدون پاسخ

[Forwarded from تراوشاتذهنبیمارمن]
بیهوده نیست که سیگار می‌کشی
و لبخندهایت تلخ می‌شود

نمی‌شود برگشت
و رد پاییز را
از نیمکت‌های خیس
برداشت

نمی‌بینمت
نه توی حلقه‌های خاکستری دود
نه انتهای قهوه‌ای فنجان
نه توی دایره‌ای که
قسمتم نبود !

چهارشنبه بود
من نام تمام نیمکت‌ها را
چهارشنبه‌ای گذاشتم که نیامدی
چای سرد شد چهارشنبه بود
تلخ‌تر شدم چهارشنبه بود
حتی چهارشنبه بود که ما
از کنار هم گذشتیم
و من از خانه دورتر شدم
از چارخانه‌ی پیراهنت ...

هنوز فکر می‌کنم
می‌توانستم توی دایره‌ها چرخ بزنم
انگشتم را توی حلقه‌های دود فرو ببرم
با چهارشنبه و تو
عکس‌های یادگاری خوشحال بگیرم

هنوز فکر می‌کنم
توی چارخانه‌ی پیراهنت
خوشبخت می‌شدم ...

چاپ این مطلب

© 2010– 2025
® PasargadTabac
All Rights Reserved
كليه حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به پاسارگاد تاباک می باشد
کلیه مطالب این تارنما طبق قانون کپی رایت به ثبت می رسند، لذا استفاده از این مطالب بدون ذکر منبع ممنوع است

web counter