مهمان گرامی، خوشآمدید! |
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.
|
کاربران آنلاین |
در حال حاضر 29 کاربر آنلاین وجود دارد. » 0 عضو | 29 مهمان
|
|
|
کافه متروک |
ارسال کننده: bernabea - 2016/06/24، 06:17 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
من سالهاست
در این کافه متروک...
با قهوه ای
به تلخی نیامدنت...
و سردی نبودنت...
هنوز چشم انتظار و
خیره به صندلی خالی تو
سفید میکنم موهایم را
در آسیاب بی مهریت
نبودنت زمستانی
زود هنگام بود برایم
و ساعت کافه سالهاست
سر وقت قرارمان
به خواب زمستانه فرو رفته...
زمسانی که ریشه ام خشکاند
در جنگل سبز احساسم...
|
|
|
پیپ و روح |
ارسال کننده: pasargadtabac - 2016/06/23، 08:48 PM - انجمن: بررسی پیپ
- پاسخ (9)
|
 |
Pasargadtabac ( ساعت کار ده صبح تا ده شب):
پيپ روح داره عزيزم
پيپ رو فقط اين نيست كه بكشن بلكه باهاش عشق بازي مي كنن ، پيپ دنيايي از عشق و احساسه و كساني كه پيپ مي كشن متفكر و داراي يه فرهنگ خاص اجتماعي هستن و جايگاه خاصي دارن ، دنياي پيپ و پيپ كش ها خيلي بزرگه و قابل تصور نيست !
نكاتي كوتاه در مورد پيپ كشيدن صحيح :
پيپ رو نمي شورن
پيپ رو ضربه نمي زنن
پيپ رو داغ نمي كنن و كام سنگين نمي گيرن
پيپ مي كشيد داخل ريه نديد
پيپ رو هرشب تميز مي كن
پيپ رو داغ تخليه و باز و بسته نمي كنن
استفاده از دستمال كاغذي جهت نظافت مناسب نيست
قبل از پركردن پيپ بهتره توتون رو روي يك سطح چرمي قرار دهيد و پوش دهيد تا رطوبت مناسب شود
از پيپ فيك و بي كيفيت استفاده نكنيد
از توتون فيك و فيلتر فيك استفاده نكنيد
هنگام پيپ كشيدن نوشيدني استفاده كنيد
به خودتون و پيپ تون اهميت بدهيد
انجمن پيپ و تنها اسموك شاپ تخصصي ايران
@pasargadtabaccafeartin
|
|
|
کافه |
ارسال کننده: bernabea - 2016/06/23، 05:44 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
به کافه دلم،
این همه آمدی.
.
.
روبروی احساسم ،
نشستی...
خندیدی...
.
.
دلخوش به تو شد.
.
.
حضورش
اما
انگار،
برای میز رزرو شده پشت سرم
بهانه ای بیش نبود...
|
|
|
نیل در کافه |
ارسال کننده: bernabea - 2016/06/22، 06:24 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
در فراسوی میزی که
آهسته
آهسته
طویل میشود
قادر به دیدن دستان تو نیستم
که موسی وار
میز را دو نیم کنند
و اعجاز انگشتانت را به
دستانم برسانند.
صندلی همیشه ی تو
نگران و مضطرب
کم
کم
چهار بار زانویش را می برد
و بر زمین می نشیند
شاعری
جرعه
جرعه
در فنجان نوشیده شد
و خودش را به فرعونی که بیرون ایستاده
تحویل داد.
|
|
|
|