مهمان گرامی، خوشآمدید! |
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.
|
کاربران آنلاین |
در حال حاضر 105 کاربر آنلاین وجود دارد. » 0 عضو | 105 مهمان
|
|
|
از تـــو |
ارسال کننده: HERCUL - 2022/09/02، 06:13 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
از تـــو
چیز زیادی نمی خواهم
دستم را که بگیری
گرم می شوم .
لبخند که بزنی
دنیا شیرین می شود
آن قدر که این فنجان قهوه
زیر باران فجایع
بچسبد
ماه پا به فالم بگذارد
و ستارگان
دیـگر
خاری به چشم شب هایم نباشند ... !
|
|
|
سکانسِ پایانی! |
ارسال کننده: HERCUL - 2022/09/02، 06:10 PM - انجمن: شعر پیپ
- بدون پاسخ
|
 |
داد می زد : سکانسِ پایانی!
صحنه ای توی کافه، من، تنها
دودِ پیپ، اشکِ در چشمم
سوژه ی داغِ کارگردان ها
یک فِلَش بک به آخرین دیدار
آخرین خاطراتِ تصویری
روبرویم نشسته ای اینجا
پشتِ هم فال قهوه می گیری
استرس، یک نگاهِ معنا دار
توی چشمانِ قهوه ای رنگت
می پرد مثل مستی ام انگار
بعدِ هر فالِ قهوه ای، رنگت
رفت، در این سکانس، با گریه
_بی خدا حافظی کجا دختر؟!
رفت، دیدم درون فنجانش
شکلِ مردی کنارِ انگشتر!
نخِ آخر، شروع یک آهنگ
صحنه تاریک شد وَ بعد از آن
حرکتِ تیتراژِ آخرِ فیلم
کارگردان : سرنوشت
«پایان»
|
|
|
طعم فردا |
ارسال کننده: HERCUL - 2022/09/02، 06:08 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
امروز را با دیروز که سر کردم
طعم فردا ميداد
قهوه ای تلخ بود'
دیروز دل شکستی به فنجان
امروز ته نشین شدم در تنهایی
|
|
|
دلتنگی نامرد است ... |
ارسال کننده: HERCUL - 2022/08/16، 02:11 PM - انجمن: شعر سیگار
- بدون پاسخ
|
 |
دلتنگی نامرد است
به دست خیلی هایمان سیگار داده
خیلی هایمان را از غذا انداخته
و خیلی هایمان را عوض کرده
ما آدم های خوبی بودیم، قبل از دلتنگی...
|
|
|
سیگار میکشید... |
ارسال کننده: HERCUL - 2022/08/16، 02:09 PM - انجمن: شعر سیگار
- بدون پاسخ
|
 |
در کوچه میدوید، سیگار میکشید
آهسته و شدید سیگار میکشید
تا دم دمای صبح بیدار مینشست
از خواب میپرید، سیگار میکشید
گفتند: دیوانه شدی، یک سفر برو
دریا که میرسید، سیگار میکشید...
|
|
|
سالاده سیگار ... |
ارسال کننده: HERCUL - 2022/08/16، 02:08 PM - انجمن: شعر سیگار
- بدون پاسخ
|
 |
پنبه که خود گیاهه
کاغذ هم از گیاهه
تنباکو هم که گیاهه
پس سیگار یه سالاده ??
|
|
|
فان |
ارسال کننده: HERCUL - 2022/08/16، 02:07 PM - انجمن: شعر سیگار
- بدون پاسخ
|
 |
پسره میگفت یه جا خوندم مراسمِ تدفین بهترین فرصته که برا اولین بار جلو خانواده سیگار بکشی و بگی ناراحتم آرومم میکنه.
تو مراسمِ پدربزرگم سیگارو روشن کردم بابام گفت قبرشو دو طبقه کنین اینم خاک کنیم.
|
|
|
امیدوارم روزایی باشه که از زنده بودن لذت ببری.⛅️ |
ارسال کننده: HERCUL - 2022/08/16، 02:05 PM - انجمن: شعر قهوه
- بدون پاسخ
|
 |
I hope there are days when coffee taste like magic, Playlist makes you dance, strangers make you smile and night touches your soul. I hope there are days when you fall in love with being alive.
امیدوارم روزایی وجود داشته باشه که قهوه مزهی خیلی خوبی بده، لیست آهنگات باعث رقصیدنت بشن، غریبهها دلیل لبخند زدنت بشن و شب روحت رو لمس کنه. امیدوارم روزایی باشه که از زنده بودن لذت ببری.⛅️
|
|
|
|