2021/10/08، 04:48 PM
فنجانی که به دست هایت وابسته شده بود
قهوه ای که آرزو داشت فال تو باشد
راهرویی که برای عطرت جان می داد
و ساعتی که خودش را به خواب می زد تا بیشتر
کنار هم باشیم،
ما زمین را،
ما درختان را،
ما برگ های پاییز را،
ما زمستان را،
ما تمام شهر را
با عشقمان به جنون رسانده بودیم
اما آن روزها
حرفهایت بوی رفتن می داد
و این را
تمام کافه های شهر شهادت می دهند.
سلام جهان!:
- منتخب
قهوه ای که آرزو داشت فال تو باشد
راهرویی که برای عطرت جان می داد
و ساعتی که خودش را به خواب می زد تا بیشتر
کنار هم باشیم،
ما زمین را،
ما درختان را،
ما برگ های پاییز را،
ما زمستان را،
ما تمام شهر را
با عشقمان به جنون رسانده بودیم
اما آن روزها
حرفهایت بوی رفتن می داد
و این را
تمام کافه های شهر شهادت می دهند.
سلام جهان!:
- منتخب
پادکست رادیو اسموک | Radio smoke
https://radiosmoke.com
http://Instagram.com/radio.smoke
https://radiosmoke.com
http://Instagram.com/radio.smoke