warning

این انجمن دارای مطالبی در مورد دخانیات و ادوات وابسته به آن می باشد
طبق قوانین کشور جمهوری اسلامی ایران بازدید کنندگان باید بالای 18 سال باشند

warning

اولین بررسی قهوه ایران

فروش دانه قهوه و قهوه جوش

مشاهده سایت

ژورنال سیگار برگ

معرفی انواع سیگار برگ ایرانی و خارجی

مشاهده سایت

وب سایت آموزشی پاسارگاد تاباک

تخصصی ترین مقالات آموزشی

مشاهده سایت

فروش پیپ

معرفی انواع توتون ایرانی و خارجی

مشاهده سایت

امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تفاوت مردان و زنان ...
#1

اندوه های یک مرد را گاهی
چند نخ سیگار هم می تواند به هم بدوزد و
از لب هایش بشکافد و
بیرون ببرد از پنجره

اندوه های زنانه اما
خانگی تر از این حرف ها هستند
درست مثل شیشه های مربا
مثل سبزی های خشک معطر

که می کوشند
یک تکه از بهار را
برای زمستان
کنار بگذارند

#رویا_شاه_حسین_زاده


سلام جهان!:

- منتخب
پادکست  رادیو اسموک | Radio smoke




https://radiosmoke.com


http://Instagram.com/radio.smoke


پاسخ
#2
مردها که خسته مي‌شوند، مثلِ ما زن ها، نه لاکِ ناخنشان رنگ پریده مي‌شود، نه رژِشان کمرنگ و بي روح، نه لباس پوشیدنشان ساده وشلخته، نه حالِ پریشانشان را با ظرف شستن مي‌شويند، نه با آشپزی و پختنِ غذاهای جورواجور حَلّش مي‌کنند، نه با نقّاشي، رَسمش مي‌کنند، نه با حرف زدن با صمیمي‌ترین دوستشان سبک مي‌شود، نه با تابيدنِ موهایشان دلتنگیشان را دَرهم گره می‌زنند و سَرش را کور مي‌كنند، نه شب‌ها هندزفری می‌گذارند و با آهنگِ آشنايي ساعت‌ها گریه مي‌کنند.
می‌داني؛
مردها خیلي مظلومند، خسته که مي‌شوند، از همه جا که مي‌بُرند، گریه نمی‌کنند، داد نمي‌زنند، بغضي خُفته راهِ گلویشان را مي‌بندد، سکوت مي‌شود تمامِ کلامشان، تمامِ دردشان را تويِ دلشان چال مي‌كنند، گاهي هم رويِ كاغذ مي‌آورند و تنهایِشان را با فنجاني قهوه‌يِ تلخ تقسیم مي‌کنند، دیگر نه ته ریش نمي‌گذارند و نه حوصله اصلاحِ صورتشان را دارند، لبِ آستینشان را تا نمي‌زنند، عطرِ تلخ و گرمِ همیشگیِشان سرد مي‌شود، وسیله‌یِ حمل و نقلشان مي‌شود پاهایشان، نه تاکسي، نه اتوبوس، نه مترو هيچكدام تسكين نمي‌دهند كلافگيِشان را،
دستِشان را در جیب می‌بَرند و قدم پشتِ قدم، تنها و بي مقصد، هِي راه مي‌روند و سیگار دود مي‌کنند پُک پشتِ پُک،
هم‌دمِ‌شان مي‌شود همین سیگاري که گاه و بي‌گاه لب‌هایِشان را بوسه مي‌زند، ولي وای به حالشان اگر سیگاری هم نباشند... کلافگي امانِشان را مي‌بُرد... عصبي مُدام دست لایِ موهایشان می‌برند و پایِشان مثلِ پاندولِ ساعتِ ديواري تکان می‌خورد و زيرِ لب پوفي مي‌كنند... تمامِ دق و دلیِ‌شان را سرِ بطريِ رویِ زمین خالي می‌کنند، هِي شوتش می‌کنند و قدم برمي‌دارند، با دیدنِ عاشق ُمعشوق‌هایِ تویِ خیابان که دست دَر دست هم قدم می‌زنند و با شادی می‌خندد، تنها آهِ عمیقي می‌کشند و گامشِان بلندتر مي‌شود تا زودتر صحنه را ترک کنند، گاهي حوصله‌يِ چک‌کردنِ گوشيشان را هم ندارند، می‌داني مردها خسته كه بشوند، حتي با عطرِ قرمه‌سبزی‌هایِ مادر هم آرام نمي‌گیرند . . . .

? #منیره_بشیری

سلام جهان!:

- منتخب
هرچی بیشتر راجب آدما فهمیدم ، علاقم به سیگار بیشتر شد ...
پاسخ
#3
ضربه ای که تو به من زدی شیطان به خدا نزد!!!

شیطان صادق بود و سجده نکرد. اما تو سجده کردی و خیانت!!!

سلام جهان!:

- منتخب
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

© 2010– 2024
® PasargadTabac
All Rights Reserved
كليه حقوق مادی و معنوی اين تارنما متعلق به پاسارگاد تاباک می باشد
کلیه مطالب این تارنما طبق قانون کپی رایت به ثبت می رسند، لذا استفاده از این مطالب بدون ذکر منبع ممنوع است
طراحی و پشتیبانی :  پشتیبان وب