دیروز، 04:08 PM
ميدانم...
امسال بهار اولين باران كه ببارد ياد اولين قهوه اي خواهم افتاد كه كنار يك خيابان جا ماند و سرد شد..
كنار آن خيابان، نزديك درختانش، يكجا، يك گوشه،
هنوز مينويسم از تو و آن زمستاني كه بودي اما انگار بهار بود...
امسال بهار اولين باران كه ببارد ياد اولين قهوه اي خواهم افتاد كه كنار يك خيابان جا ماند و سرد شد..
كنار آن خيابان، نزديك درختانش، يكجا، يك گوشه،
هنوز مينويسم از تو و آن زمستاني كه بودي اما انگار بهار بود...