انجمن پيپ ايران|تنها انجمن تخصصي پيپ توتون سيگاربرگ قهوه|پاسارگادتاباک

نسخه‌ی کامل: صدای کبریت کنار پنجره
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
بعضی وقت ها بعد از یک روز کاری ، پیپ ت رو پر میکنی برای خودت قهوه میریزی
و روی مبل کنار پنجره مینشینی
به فکر فرو میروی
همون فکرهایی که از صبح جون کندی تا از ذهنت بیرون برن
دوباره قطار میشن جلوی چشمت
دقیقا همین موقع است که صدای کبریت و سوختن نرم توتون شروع میشه
توی خلوت خودت غرورت رو میگذاری کنار
عقلت رو خاموش میکنی
آروم آروم پک میزنی و قلبت آروم آروم بغض میکنه
به سالهایی که گذشت
به احساسی که مرد
به شهری که سنگ شد
به خنده هایی که ای کاش هنوز از ته دل بود
به این همه تنهایی
بعد یک دفعه به خودت میای و مجبوری دوباره کبریت بکشی
چشم های بارونیت پشت دود پنهان میشن
قهوه ات سرد شده
لیوان رو میگذاری کنار
پیپ رو به دندون میگیری و غرورت رو برمیداری
عقلت رو برمیگردونی سر جاش
بیخیال پنجره میشی و به تاریکی شب پناه میبری