انجمن پيپ ايران|تنها انجمن تخصصي پيپ توتون سيگاربرگ قهوه|پاسارگادتاباک

نسخه‌ی کامل: واي بر تو كه چنين قهوه تلخي داري!
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
من را دعوت کن به همان کافه دنج
بوی خوب عطرت
میز چوبی و نگاه مستت
دست من فنجانی
و غزل در دستت
و هوا
ظاهرا پاییزی ست!
وکمی ابری و سرد
عابران چتر به دست
پشت هم در گذرند
شنبه بارانی
گوش من تیز شد از خنده تو
و چه حال خوبی!
روبه رویم گل گلدان محبت
و دو چشمت
که عجب غوغایی ست!
من سوالی دارم؟
"میشود چشم تورا دید و نمرد؟"
میشود سهم دو چشمان تو باشم هردم؟
میشود پلک نزد؟

قهوه تر از چشمت توی فنجان کدام کافه چی ست؟
کافه چی فنجانم را پیش چشم تو ربود!
و در آن زل زد و گفت
وای برتو که چنین قهوه تلخی داری......!