انجمن پيپ ايران|تنها انجمن تخصصي پيپ توتون سيگاربرگ قهوه|پاسارگادتاباک

نسخه‌ی کامل: در باز شد
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
در باز شد
اینبار پسرکی تنها طعمه بود،
طعمه ی صندلی های واگیر دار کافه.
داخل شد،نگاهی کرد،گوشه ترین میز را انتخاب کرد..نشست
یقه ی پیراهن مردانه اش را مرتب کرد
لباس سفید سیگاری را ب آتش کشید..
با چشمان جذاب و درشتش ب دیوار روبرو خیره شد،غرق شد..
کام های سنگین،ریه های انباشته از دود را دربر داشت..
اما اگر راستش را بخواهید..
ن آن کام های سنگین
ن سیگار های بعدی
ن خیره ماندن و ن هیچ چیز دیگری
برج فروریخته ی درونش را از نو نمیساخت..
گمانم او هم چون من
دیروز،امروز،فردا و همیشه، کسی چون تورا زندگی میکرد...