انجمن پيپ ايران|تنها انجمن تخصصي پيپ توتون سيگاربرگ قهوه|پاسارگادتاباک

نسخه‌ی کامل: نقدی بر تابلو رنه مگريت با نام خیانت تصویر ...
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.




هيچ وقت نتوانستم يكه خوردن(هنوزهم مي خورم) خود را با ديدن تابلوي فريب تصاوير(خيانت تصاوير) (La Trahison des images)  پنهان كنم. هر وقت به اين اثر رنه مگريت مي انديشم، پرسش هاي فراواني در ذهنم ايجاد مي شود كه اگر اين يك پيپ نيست پس چيست؟ آيا يك تفنگ مي باشد يا يك چتر؟ شايدهم چپق يا ... اما شايد اين جمله كه مگريت نوشته درست مي باشد زيرا این نقاشی، یک «پیپ» نیست بلکه «تصویری از یک پیپ» مي باشد. خود مگريت در باره ي اين نقاشي مي گويد:         « پیپ معروف، چگونه مردم مرا برای این سرزنش خواهند کرد! و هنوز، آیا می‌توانی پیپ مرا پر کنی؟ نه، این فقط یک نمایش است. اینطور نیست؟ پس اگر من بر روی تصویر نوشته بودم «این یک پیپ است»، دروغگو بودم.»

بهرحال پرسش بنياديني مطرح مي شود كه بايد به چشم ها اعتماد كرد يا بر زبان و جمله ها و گفته ها؟ اما شايد جواب اصلي اين پرسش و جمله مگريت را بتوان در" معنا و معنا شناسي" يافت واينكه لزوما معناي مورد نظر مگريت(يا هر شخص ديگر) با معناي بيننده( شنونده - خواننده متن) يكسان نيست (فقط در بروز نشانه يكسان است نه در معنا) متن زير را از كتاب نشانه شناسي  دانيل چندلر انتخاب كردم كه در آن آنتوني وايلدن تحليلي جامع ازاين اثر ارايه مي دهد:

" رنه مگريت اثري دارد به نام فريب تصاويركه بارها و بارها باز توليد شده است و به آن ارجاع داده شده است. درنگاه اول موضوع آن بسيار پيش پا افتاده است: نيم رخي از يك پيپ كه زير آن نوشته شده «اين يك پيپ نيست». البته قرار دادن يك متن درون نقاشي خود به اندازه كافي جالب توجه است اما خواندن متن بلافاصله ما را به درنگ وامي دارد. اگر اين نقاشي را در يك كتاب درسي ابتدايي مي ديديم، انتظار داشتيم در زير آن جمله ي «اين يك پيپ نيست» را ببينيم. در اين جا اولين چيزي كه به ذهن خطور مي كند اين است كه كه جمله «اين يك پيپ نيست» اشتباه است. آيا اين صرفا غير منطقي و بي معني است يا اين كه مي توان از اين تناقض چيزي آموخت؟ اين اثر چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ ذهن همواره در جستجوي يك تفسير پايدار و با معناست به همين علت ما خيلي از اين مسئله خوشحال نخواهيم شد كه بدانيم هيچ پاسخ يكتا و «درستي» به اين پرسش وجود ندارد - اگرچه كساني كه ابهام را يك بن بست نمي پندارند مي پذيرند كه اين موضوع مي تواند يك وعده كامل از فكر كردن در مورد سطوح(يا وجوه) واقعيت برايمان مهيا كند. ضمير اشاره ي «اين» را مي توان به عنوان واژه ي كليدي در تفسير اين نقاشي به كار گرفت: ارجاع اين ضمير اشاره واقعا چيست؟ آنتوني وايلدن پيشنهادهاي زير را ارايه كرده است:

اين[ پيپ] يك پيپ نيست؛

اين[ تصوير پيپ] يك پيپ نيست؛

اين[ نقاشي] يك پيپ نيست؛

اين[جمله] يك پيپ نيست؛

[اين] اين پيپ يك پيپ نيست؛

[اين پيپ] يك پيپ نيست؛ » "