انجمن پيپ ايران|تنها انجمن تخصصي پيپ توتون سيگاربرگ قهوه|پاسارگادتاباک

نسخه‌ی کامل: تراوشاتذهنبیمارمن : مشتی دانه ی سیب...
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
[تصویر:  mistic39_01.jpg]

و بالاخره انتظار ها به سر رسید و زمان عقیم شد!
حالا من چنان در آغوشت گم میشوم که هیچ درخت سیبی نتواند بین ما ریشه کند ...
 برایت از زمین سوغاتی آورده ام!!! مشتی دانه ی سیب...
بارورشان کن تا باورکنی آدم شده ام... و یک پیپ کهنه که هم سفر این راه نزدیک اما طولانی بود ...

.
.
.
نوشته شده توسط : شاعری که هیچوقت نوشته نشد...