انجمن پيپ ايران|تنها انجمن تخصصي پيپ توتون سيگاربرگ قهوه|پاسارگادتاباک

نسخه‌ی کامل: دو فنجان قهوه یکی پر یکی خالی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
من
تورا در کوچه باغ خواهم دید آیا؟
به امید دیدار روی تو
در کافه انتهای آن کوچه باغ...
در این زمستان سرد
دو فنجان قهوه داغ
می چسبد
به کافه که رسیدم
تو نبودی
و من بر نیمکتی سرد
انتظار را به آغوش کشیدم
ناگهان صدایی آمد...
آقا
چی میل دارید؟
دو فنجان قهوه داغ لطفا،
لطفا...
قهوه ام را بدون شکر میخورم
لطفا کمی لبخند بریز
قند نه...
من قهوه ام را بی حضور تو
تلخ میخورم
کمی زود بیا
دیر نه...
ایوان سکوت کوچه باغ
لبریز از کار حلاجی برف
و چشم در نگاه قدومت مملو از انتظار
آقا...
یک فنجان قهوه دیگر لطفا
قهوه ام را سرد میخورم
داغ نه...
زمان در انجماد رسیدن تو
دیگر تکرار نمیشد
و فنجانم از عشق تهی
تا تو بیایی
قهوه ام را با عشق میخورم
غم نه...
زمان گذشت
تو آمدی
وقتی که دیگر
فنجان قهوه ام خالیست
و تنها
گرمی عشق
بر اندام نیمکت ایوان
حضور بی تکرارم را
آشکار میسازد
و تنها
شاخه گل رزی سپید
در کنار فنجان من و تو
جا مانده است.